یا مهدی بیا... بهبهان

سالار وقت آمدنت دیرشد بیا دل در انتظار فرجت پیر شد بیا

یا مهدی بیا... بهبهان

سالار وقت آمدنت دیرشد بیا دل در انتظار فرجت پیر شد بیا

شهادت رقیه


زنان‌ اهلبیت‌ امام‌ حسین‌ (ع‌)، شهادت‌ حضرت‌ وجوانان‌ بنی‌هاشم‌ را از کودکان‌ کاروان‌ اسراء، مخفی‌ نگه‌ داشته‌ بودند. ومی‌ گفتند که‌ آنهابه‌ مسافرت‌ رفته‌ اند وبزودی‌ بر می‌ گردند.
شبی‌ درشام‌، نیمه‌ های‌ شب‌، رقیه‌ (س‌) دختر امام‌، از خواب‌بیدار شد وپدرش‌ را صدازد ومی‌ گفت‌: پدرم‌ حسین‌ (ع‌) کجاست‌؟ اوبهانة‌ پدر را گرفته‌ بودوبقدری‌ مضطرب‌ بود، که‌همة‌ کودکان‌ درخرابه‌ را، به‌ گریه‌ وفغان‌ انداخت‌.
یزید متوجه‌ سرو وصدای‌ کودکان‌ امام‌ شد وسؤال‌ کرد: چه‌خبراست‌؟ وقتی‌ جریان‌ رقیه‌ (س‌) را به‌ او گفتند، دستور داد که‌سر امام‌ را برای‌ او ببرند!
سرمقدّس‌ امام‌ را در طبقی‌ گذاشتند وروپوشی‌ برآن‌ قرار دادندوآنرا برای‌ رقیه‌ (س‌) بردند.
رقیه‌ (س‌) وقتی‌ روپوش‌ را برداشت‌ وسر پدر را دید، نشناخت‌وگفت‌: این‌ سر از کیست‌؟ گفتند: سرپدرت‌. با شنیدن‌ این‌سخن‌، سر را برداشت‌ وبه‌ سینه‌ گرفت‌ وگفت‌: ای‌ پدر! چه‌ کسی‌مُحاسن‌ تورا بخونت‌ خضاب‌ کرد؟ چه‌ کسی‌ رگهای‌ گردنت‌ راقطع‌ نمود؟ چه‌ کسی‌ مرا در کودکی‌، یتیم‌ نمود؟ پدرجان‌! بعداز تو به‌ که‌ امیدوار باشم‌؟ پدرجان‌! چه‌ کسی‌ یتیم‌ را نگه‌ داری‌ می‌ کند تا بزرگ‌ شود؟... انگاه‌ لب‌ بر لب‌ پدر نهاد وآنچنان‌شیون‌ وزاری‌ کرد، تا بیهوش‌ شد. وقتی‌ اورا حرکت‌ دادند، دیدند که‌ از دنیا رفته‌ است‌وجان‌ بجان‌ آفرین‌ تسلیم‌ نموده‌است‌.
اهل‌ بیت‌ امام‌، در مصیبت‌ این‌ دختر، صدا بگریه‌ بلند کردند.
اهل‌ شام‌ نیز بعد از باخبر شدن‌ از شهادت‌ رقیه‌ (س‌)، عزاداری‌کردند ودرآن‌ روز، هرمرد وزنی‌ گریان‌ شدند. «{ستارگان‌ درخشان‌ ج‌5}
-----------------------
عشق حسینی/محمد تقی صرفی

احادیث عزاداری

در این مطلب چندین حدیث در مورد فضایل گریه و عزاداری برای امام حسین(ع) می باشد... ادامه مطلب ...

وصیت نامه امام حسین(ع)


حضرت سیدالشهداء علیه السلام هنگام حرکت از مدینه بسوى مکه وصیت نامه ذیل را نوشت و با انگشترى خویش مهر کرد و به برادرش ، محمد حنفیه داد.
به نام خداوند بخشنده مهربان
بطور یقین حسین گواهى مى دهد که خدایى جز الله نیست و شریکى براى او وجود ندارد و محمد بنده و فرستاده اوست که آیین حق را از نزد حق تعالى آورد.
او گواهى مى دهد که بهشت و جهنم حق است و روز قیامت بى گمان به وقوع مى پیوندد و خداوند متعال انسانها را از قبرها بر مى انگیزد.
بى شک من برا تفریح و خوشگذرانى و اظهار کبر و فساد و ظلم از مدینه خارج نشدم بلکه جز این نیست که براى صلاح در امت جدم ، سفر را آغاز کرده و مى خواهم امر به نیکى و نهى از زشتى کرده و به سیرت جدم و پدرم ، على بن ابیطالب ، رفتار کنم ؛ هر کس این حقیقت را از من بپذیرد و از من پیروى کند، راه خدا را برگزیده و گرنه ، صبر مى کنم تا خداوند متعال بین من و این قوم به حق داورى کند و او بهترین داوران است .
برادرم ! این وصیت من به تو است و توفیق من جز از خدا نیست و به خدا توکل کرده و بازگشتم به سوى اوست . (1)
بالحسین تسعدون و به تشقون . (2)
تنها ره سعادت و خوشبختى و یا شقاوت و بدبختى شما به واسطه حسین است .
رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم
------------------------------------------
1-بحار الانوار 44/329.
2-احقاق الحق 9/202.

وصیت مرده

روزى جوانى گریه کنان نزد امام حسین علیه السلام آمد و گفت :
مادرم بدون وصیت از دنیا رفت و با اینکه اموالى دارد، مرا دستور داد که قبل از اطلاع شما دست به آن نزنیم .
در اینحال حضرت بپا خاست و با جوان نزد مادرش رفت و دعایى نمود تا خداوند متعال او را جهت تعیین وصیتش زنده کند؛ ناگهان مادر آن جوان نشست و شهادت خود را به زبان آورد و به امام حسین علیه السلام نگاه کرد و گفت :
اى مولاى من ! داخل شو و مرا به آنچه مربوط به خودت مى باشد، دستور ده .
امام حسین علیه السلام وارد شد و از او خواست تا وصیتش را بیان کند و او گفت :
یا بن رسول الله ! یک سوم اموالم را (اموالش را یک به یک شمرد.) به تو مى دهم تا هر جا بخواهى به مصرف رسانى و اگر مى دانى که فرزندانم از دوستان تو مى باشند، دو سوم بقیه را به ایشان مى دهم و اگر مخالف شما باشند، همه اموالم را بردار؛ زیرا حقى براى مخالفین شما در اموال مؤ منین نیست .
سپس حضرت خواست تا کفن و دفن و نمازش را به عهده گیرد و بعد مرد. (1)
لو راءیتم المعروف رجلا، راءیتموه حسنا جمیلا تسر الناظرین . (2)
اگر خوبى و نیکى مجسم مى شد، به صورت شخصى زیبا که بیننده را شادمان و مبهوت خود مى ساخت ، آشکار مى شد.
امام حسین علیه السلام
------------------------------------------
1-بحار الانوار 44/181.
2-کشف الغمه 2/29 و بحار الانوار 78/121.

وادی عشق....

این پست روایت کربلا و خصوصا یاران امام (ع) را به طوری خلاصه و جذاب و به شکلی نو بیان می کند.......


این مطلب از کتاب ((جلوه ی عشق)) انتخاب شده است.


ادامه مطلب ...