در
آخرین لحظات پایانى حادثه کربلا که سیدالشهدا(ع) در گودال قتلگاه افتاده
بود, هرکس با هر وسـیـله اى که در اختیار داشت به امام حسین (ع) حمله مى
کرد تا آنکه «سنان » تیرى را به طرف حضرت پرتاب کرد «فوقع السهم فی نحره
فسقط (ع), تیر به گلوى حضرت قرار گرفت واز اسب بر زمین افتاد.
«فـقـال
عـمـر بـن سعد لرجل عن یمینه , انزل فارحه , عمر سعد به شخصى که درسمت
راستش ایستاده بود گفت از اسب پیاده شو وحسین را راحت کن ».
«خولى » جلو آمد ولى وحشت اورا گرفت وبرگشت تا اینکه «سنان بن انس نخعى » سر مبارک حضرت را از تن جدا کرد «11» .
ایـنـجـا خـبـر غـیـبـی امـیـرالمؤمنین (ع) محقق شد که : «ای انس ! فرزندت قاتل فرزندرسول خدا(ص)است ».
_______________________________________
کتاب نامه ها وملاقات های امام حسین علیه السلام
11- ملهوف , 52.