غدیر و فلسفه سیاسى اسلام
خداوند متعال به عنوان تنها قانونگذارى که با شناخت کامل انسان -مخلوق
خویش- پیامبران الهى را بسوى مردم فرستاد تا «دین خدا» و برنامه هاى سعادت بخش
آن را به انسان ابلاغ نمایند
براى تداوم رهبرى الهى امت اسلامى نیز امامانى انتخاب فرمود و بوسیله
رسول خویش به مردم شناساند تا پس از وى رهبرى او را گردن نهند
.
در فسلفه سیاسى اسلام چند مساله به عنوان اصل شناخته شده اند
:
1 - اهمیت زندگى اجتماعى
2 - ضرورت وجود قانون
3 - واضع قانون
4 - مجرى قانون
اهمیت زندگى اجتماعى و ضرورت قانون براى اداره جامعه از جمله امور
بدیهى است که تمامى انسانها بر آن واقفند. مسالهاى که نظامهاى فلسفى را دچار
اختلاف کرده و بعضى از آنان را به انحراف کشانده، اصل قانونگذارى براى اداره نظام
اجتماعى است
.
هر چند خود بشر به نقصان خویش در قانونگذارى واقف است
لیکن همواره بر آن اصرار ورزیده و با حکومتهاى ناپایدار خویش انسانها
را از سعادت حقیقى و هدف زندگى دور ساخته و در منجلاب شهوات فرو برده است.
از آنجاییکه انسان موجودى داراى ابعاد گوناگون است و در صدد تکامل و
سعادت جاودانى، و هر چند ازلى نیست، موجودى ابدى است و باید در این دنیا سعادت
اخروى خویش را تامین کند. قانونگذارى باید براى وى تعیین برنامه نماید که شناخت
کامل از انسان داشته باشد و با بی نیازى و بی غرضى که در خویش دارد، قوانین را
بر وفق سعادت و خوشبختى انسان وضع نماید. چنین کسى جز خداوند متعال نیست
.
«
مجرى قانون» نیز باید کسى باشد که علاوه بر آگاهى به قانون بر
تمایلات خویش مسلط باشد و با شجاعت و حسن مدیریتى که دارد در جامعه، حکومت بپا
دارد و جلو تخلفات را گرفته و از بروز هرج و مرج و پایمال شدن حقوق ضعیفان جلوگیرى
نماید. این شخص جز فرد معصوم کسى دیگر نیست. که از دیدگاه مسلمانان حضرت رسول اکرم
- صلى الله علیه و آله و سلم - است و از نظر شیعه امامیه، دوازده امام
معصوم - علیهم السلام - نیز در این ردیف قرار دارند. و در صورت عدم معصوم و غیبت
وى، بنا بر دستورى که از جانب پیشوایان دینى صادر گشته، دین شناسان متعهد -
فقیهان با تقوا - این مسؤولیت خطیر را بر عهده دارند.