یا مهدی بیا... بهبهان

سالار وقت آمدنت دیرشد بیا دل در انتظار فرجت پیر شد بیا

یا مهدی بیا... بهبهان

سالار وقت آمدنت دیرشد بیا دل در انتظار فرجت پیر شد بیا

بخوانید و بخندید (الغدیر)

بخوانید و بخندید (الغدیر)


یک افترای خنده آور


 مى گوید: ابو عثمان بحر الجاحظ گفته است: مردى از روساى تجار به من خبر داده گفت: پیر مردى بد اخلاق اخمو و خاموش، درکشتى با ما بود که سرش را از زمین بر نمى داشت و هر وقت اسم شیعه را مى شنید در خشم فرو مى رفت و چهره اش دگر گون شده، ابروهایش را سخت درهم مى کشید. روزى به او گفتم: خدا تورا رحمت کند مگر از چه چیز شیعه این قدر بدت مى آید، که مى بینم هر وقت اسم شیعه در برابرت برده مى شود، سخت بر آشفته و نگران مى شوى؟ گفت: من از هیچ چیز شیعه به اندازه این شین اول اسمش بدم نمى آید، زیرا من شین را ندیده ام مگر در اول هر کلمه زشتى، از قبیل: شر، شوم، شیطان، شغب " شر بیار "، شقاء، شفار " نقص " شرر، شین، شوک " خار " شکوى، شره " افتضاح " شتم " فحش " شح " حرص و بخل ". ابو عثمان گفت: بدین ترتیب دیگر اساس تشیع واژگونه شد.
شگفتى از سفاهت پیر مرد بد اخلاق، و کوته بینى اوست که چون نتوانسته عیبى براى شیعه دست و پا کند، دشمنى شدید، او را وادار کرده تا با سفسطه چینى، عیبى برایش بتراشد، از این رو شروع کرده فقط براى اینکه حرف اول این اسم با حرف اول اسماء زننده اى با هم متحدند، شیعه را بدان مواخذه کند.
اگر این بهانه گیریها باشد نسبت به بسیارى از اسماء مقدس، باید سرایت کند و حتى به کتاب خداى عزیز که در آن لفظ شیعه را مى خوانیم؟
و ان من شیعته لابراهیم...
و آیات دیگر.
بدتر از پیر مرد بد اخلاق، ابو عثمان است که گمان کرده بعد از این کلمه بى مایه، اساس تشیع واژگونه گردیده است، گویا این صاعقه اى بود که بر شیعیان باریده و یا زمین در زیر پاى آنها فرو رفته و یا کوهها برسرشان فرو باریده و آنان را هلاک ساخته است یا دلائل آنان وسیله برهانى قاطع مردود واقع شده رسوا شدند او نمى دانست که پیر مرد بد اخلاق، با سخنى که به زبان آورده، سوء نیت خود را، و دلیل بد اخلاق اش را آشکار ساخته است و ابو عثمان هم به عقل ناقصش از او پیروى کرده است.
از این نابخردى، ابن عبد ربه " صاحب عقد الفرید " نیز دور نمانده است که آن را در کتاب خود با اظهار رضایت نسبت به آن آورده است، چرا پیر مرد بد اخلاق از شین کلمه شیعه به مناسبت اتحاد حرف اولش با کلماتى از قبیل: شریعت، شمس، شروق " تابش " شعاع، شهد، شفاعت، شرف، شباب " جوانى "، شکر، شهامت، شان، شجاعت، شفق، خوشش نیامد که بسیار از آنها مانند لفظ شیعه در قرآن هم آمده است؟ چرا شیخ در این قصه دروغین میکوشد تا شین را فقط در آن الفاظ بیابد نه در این الفاظ. شاید هم اعور یا احول بوده و مقابل چشمان معیوبش را، نمى دیده است.
آیا شیعه نمى تواند مانند پیر مرد بد اخلاق بگوید: من از سنى بخاطر سین اول اسمش بدم مى آید که آن را در کلمات سام، سئم، سعر " آتش " سقر " دوزخ " سبى " اسارت " سقم " بیمارى " سم، سموم، سوئه " بدى " سهم " تیر "، سهود، سرطان، سرقت، سفه، سفل، سخب " سر و صدا " سخط، سخف، سقط، سل سلیطه، سماجت، مى یابم.
ولى شیعیان عقلا و حکمایند و بدین یاوه ها توجه نمى کنند، با عواطف مردم به خاطر این یاوه هاى بى سروته، در نمى افتند و هیچ نوع بنیادى را با این خرافات، بد نام نمى کنند.
این بود پاره اى از دروغ و جعلیات ابن عبد ربه. و چه بسیار نظائرى مى توان براى آن یافت که هر گاه بخواهیم همه را متعرض شویم، کتاب بزرگى را تشکیل مى دهد. از اینها گذشته، اشتباهات تاریخى در این کتاب نیز دیده مى شود، مثل اینکه گوید: زید شهید در خراسان خروج کرد و آنجا کشته شد و بدار آویخته گردید که هرگاه بخواهیم به نقد و برسى آن پردازیم، از موضوع بحث خارج مى شویم و عارف را یک اشارت بس است.
ابن تیمیه که در کتاب " منهاج السنه ر خود نسبت ها و مجعولات ابن عبد ربه رانقل کرده چون خوشش آمده نشان دهد به مردم که من از گذشتگانم بیشتر مى توانم دروغ ببافم و بیش از آنان، از راستى و امانت فاصله دارم، لذا اضافه کرده است:
یهودیان با اخلاص به مومنان سلام نمى کنند بلکه مى گویند السلام علیک " مرگ بر شما "، رافضیان نیز چنین اند.
یهودیان، مسح برموزه " پاى پوش " را جایز نمى دانند، همچنین رافضیان. یهودیان، اموال مردم را حلال مى دانند، همچنین رافضیان.
یهودیان، در نماز سجده بر فرق سر مى کنند، همچنین رافضیان.
یهودیان، عقیده به فریب مردم دارند، همچنین رافضیان.
و امثال این سخنان خرافى و یاوه.
ما تکذیب دروغهاى نسبت داده شده را به نیروى درک و فهم آزاد شما، واگذار مى کنیم و مطلب را به احاطه شما به فقه شیعه و کتب عقائد و احکامشان، آنچه از قدیم و جدید از شیعه شناخته شده، موکول مى سازیم.
" و هر گاه پس از علمى که تو را فراهم آمده، پیروى از تمایلات و هواهاى آنان کنى، نه دوست خواهى داشت و نه یاورى "

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد